سازمان سیا بعد از گذشت ۶۰ سال از زمان کودتای ۲۸ مرداد، رسماً اسنادی را منتشر کرد که نشان میدهد آمریکا این کودتا را هدایت و رهبری کرده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه «فارین پالیسی» همزمان با شصتمین سالگرد کودتای 28 مرداد، اسنادی را منتشر کرد که نشان میدهد آمریکا نقشی مستقیم در اجرای کودتای 28 مرداد علیه دولت قانونی ایران داشته است. این اسناد را سازمان سیا بنا به درخواست «گردش آزاد اطلاعات» منتشر کرده است. این اطلاعات در پایگاه آرشیو امنیت ملی آمریکا نیز در دسترس قرار گرفته است.
بخشی از این اسناد اولین بار در سال 1981 منتشر شد، اما تا امروز بخشهای مهم آن از دسترس عموم خارج بود. در بخشی از این اسناد به صراحت آمده است: کودتای نظامیای که مصدق و کابینه جبهه ملی وی را ساقط کرد، تحت هدایت سیا و به عنوان یکی از اقدامات سیاست خارجی آمریکا، صورت گرفت.
این اسناد بخشی از گزارش موسوم به «نبرد برای ایران» است که در دهه 1970 توسط یکی از تاریخنگاران سازمان سیا، گردآوری شده است.
اسناد تازهمنتشر شده مربوط به بخش «عملیات سری» این گزارش است. سیا در این بخش اذعان کرده است که آمریکا از بیم حضور شوروی در ایران «ناگزیر به برنامهریزی و اجرای عملیات «آژاکس» (کودتا) شده است».
فرمان شاه برای انتصاب «فضلالله زاهدی» به عنوان نخستوزیر بعد از کودتا/به نوشته پایگاه آرشیو امنیت ملی آمریکا، کودتاچیان آن را تکثیر کرده و با هدف تهییچ افکار عمومی، آن را در شهر پخش کردهاند
به نوشته فارین پالیسی، «آژاکس» اسمرمز دسیسهای بود که در هر مرحله از اجرای آن، افرادی در داخل ایران هم دست داشتهاند. این عملیات چند مرحله داشت: به راه انداختن تبلیغات منفی با هدف زیر سوال بردن صلاحیت سیاسی مصدق، ترغیب شاه به همکاری، پرداخت رشوه به اعضای پارلمان، سازماندهی نیروهای نظامی و نهایتا به راه انداختن تظاهراتهای عمومی. اولین تلاش برای اجرای کودتا با شکست مسلم مواجه شد، اما نیروهای مجری کودتا بعد از تحرکاتی گسترده، در مرحله دوم در کنار هم قرار گرفتند و نهایتا در روز 28 مرداد، موفق شدند.
فارین پالیسی نوشته است که مشخص نیست که به چه دلیل سیا تصمیم گرفته است بعد از سالیان طولانی دست به انتشار این اسناد زده، همانطور که معلوم نیست چرا بخشهایی از این اسناد سالها مخفی بوده است. در سالهای اخیر بسیاری از مقامات سابق آمریکا و انگلیس مطالب و کتابهایی در این مورد نوشته و به دست داشتن در کودتا اذعان کردهاند، اما مقامات اطلاعاتی آمریکا معتقدند انتشار این اسناد میتواند به شناسایی روشها و تاکتیکهای آمریکا به دشمنان کمک کند. همچنین حساسیت برخی متحدان نظیر بریتانیا (که به اذعان فارین پالیسی نقش گستردهای در کودتا داشته) نسبت به این اطلاعات آمریکا را از انتشار آنها بازداشته است.
روایت تصویری آرشیو امنیت ملی آمریکا از عملیات چهار مرحلهای روز 28 مرداد:
مرحله اول: به راه انداختن تظاهراتی گسترده در تهران بین ساعت 6 تا 10:30 صبح - این مرحله چهار گروه از اوباش اجرا میکنند.
مرحله دوم: ورود نظامیان و عوامل سری در برنامه بین ساعت 10 صبح تا 3 عصر – در این مرحله پلیس، نیروهای ارتش و عوامل اطلاعاتی وارد عمل میشوند. در این مرحله سه نقطه هدف وجود داشته. در نقطه اول در میدان ارک، بین ساعت 12 تا 1:30 اداره تبلیغات، وزارت کشور و وزارت امور خارجه اشغال میشود. نقطه دوم میدان بهارستان است. در این منطقه بین ساعت 10 تا 11، دفاتر چند حزب و روزنامه به آتش کشیده شده و تخریب میشود. میدان توپخانه سومین هدف است. تالار شهر، تلگرافخانه، شهربانی و دژبانی بین ساعت 11:30 تا 15 در این منطقه اشغال میشوند.
مرحله سوم: ورود تانکها و تصرف آنها به دست نیروهای حامی شاه بین ساعت 5 صبح تا 2:30 عصر – در این مرحله، سه تیپ ارتش تانکهای خود را به میدان میآورند، تا نیروهای حامی شاه آنها را به تصرف خود درآورند. قرار است 24 دستگاه از تانکها به کنترل عوامل کودتا درآید.
مرحله چهارم: دستیابی به اهداف تعیینشده بین ساعت 2 تا 7 عصر – در این مرحله، نیروهای کودتا بین ساعت 2 تا 4 رادیو را به تصرف درمیآورند. زاهدی در حالی که کودتاچیان به سمت خانه دکتر مصدق حرکت کردهاند، بین ساعت 4 تا 5 به عنوان نخستوزیر جدید خطاب به ملت از رادیو ملی نطق میکند و نهایتا در ساعت 7 عوامل کودتا خانه مصدق را گرفته و وی را وادار به فرار میکنند.
برای مشاهده کامل اسنادتازه منتشرشده سیا اینجا و اینجا را کلیک کنید.
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 263 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
سکینه قاسمی مشهور به «پری بلنده» مشهورترین زن اوباش تهران بود که با همراهی شعبان بیمخ، در بازگرداندن «محمدرضا پهلوی» به قدرت و ساقط کردن دولت مصدق به خوبی ایفای نقش کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری فارس، سکینه قاسمی مشهور به «پری بلنده» از اوباش مشهور در ساقط کردن دولت مصدق بود که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 در ایران، در 21 تیر 1358 به اتهام فساد فیالارض، اعدام شد.
وی از جمله افراد فعال ـ سلطنت طلبهای چاقوکش، ارازل و اوباش ـ در کودتا، که در بسیج تودههای ناآگاه مردم علیه دکتر مصدق نقش مهمی داشت.
متاسفانه اطلاعات زیادی از زندگی او وجود ندارد ولی از عومل سرکوب رژیم شاهنشاهی بود که به همراه شعبان جعفری مشهور به شعبان بیمخ در در بازگرداندن «محمد رضا پهلوی» به قدرت و ساقط کردن دولت مصدق به خوبی ایفای نقش کرد. همچنین وی یکی از مشهورترین زنان اوباش تهران بود که باندهای گستردهای در اغفال دختران روستایی و به کار گیری آنان در خانههای فساد خود داشت.
پری بلنده چماق بدست در کودتای آمریکایی انگلیسی 28 مرداد
او زنی شاهدوست و دیکتاتورطلب بود که باند مافیایی فحشا و فساد را در طول دهها سال رهبری میکرد. پری بلنده چندین خانهٔ فساد در محلهٔ بدنام تهران «شهر نو» و منازل متعددی در سایر نقاط تهران داشت و از طریق تهیه کردن مواد مخدر و دخترکان کم سن و سال برای محافل مقامات دولتی و دربار ستمشاهی، سر و سری هم با رجال به هم زده و به قول معروف دارای تیغ برندهای بود!
سکینه قاسمی؛ زنان و دختران زیادی را به فساد و گمراهی کشاند، بخصوص دختران روستایی که از سواد کمتری برخوردار بودند. عوامل باند پری بلنده؛ زنان و دختران روستایی را میربودند و یا اغفال میکردند و به «شهر نو» منتقل میکردند.
بازی روزگار اما چنان بود که «پری بلنده» که نقش مهمی در سرنگون کردن دولت محمد مصدق ایران داشت، پس از دو دهه از وقوع کودتای 28 مرداد و با وقوع انقلاب اسلامی، به حکم قاضی شرع انقلاب،به جرم فساد فی الارض اعدام شد
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 262 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
مردی که در روز ۲۱ مرداد ۱۲۷۵ به علت ترور ناصرالدین شاه قاجار به دار آویخته شد. کسی بود که اولین قتل سیاسی در تاریخ معاصر ایران را رقم زد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس، میرزا محمدرضای کرمانی فرزند ملاحسین عقدایی معروف به ملاحسین پدر در کرمان زاده شد. پدرش ملاحسین در زمان حکومت طولانی محمد اسماعیل خان وکیلالملک در کرمان، به دلیل ظلم و ستمی که بر او رفته بود، مهاجرت کرد و به یزد رفت.
اعدام میرزا رضا کرمانی به جرم قتل ناصرالدین شاه (1276 ش)
میرزا رضا کرمانی در کرمان به دنیا آمد. در جوانی به تهران رفت و به دستفروشی و سمساری مشغول شد تا اینکه رفته رفته مورد اعتماد تجار تهران قرار گرفت. وی در سال 1268 ش پس از آشنایی با سیدجمالالدین اسدآبادی، سخت مجذوب اندیشهها و افکار او شد و از همان زمان، به فعالیتهای سیاسی پرداخت. در پی استبداد و جور زمان ناصرالدینشاه قاجار و اخراج سیدجمالالدین اسدآبادی از ایران، میرزا رضا کرمانی بارها به گونه کتبی و شفاهی به ناصرالدین شاه و درباریانش اخطار نمود که به جهت بیاحترامی و ستمی که درباره سیدجمالالدین روا داشتهاند، کشته خواهند شد. رژیم استبدادی قاجار، زبان تیز و حرکات اعتراضآمیزِ او را تحمل نکرد و میرزا رضا را به 7/5 ماه زندان محکوم کردند. میرزا پس از آزادی، راهی اسلامبول ترکیه گردید و با سید دیدار نمود. میرزا از اوضاع ایران بسیار نالید و سید او را به کندن ریشه فساد که همان ناصرالدین شاه بود، تشویق کرد. سرانجام شاه قاجار که در تدارک برگزاری جشنهای پنجاهمین سال سلطنت خود بود، در 17 ذیالقعده 1313ق برابر با 13 اردیبهشت 1275ش با 3 گلوله میرزا رضا در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در ری کشته شد. میرزا با بیان سخنانی در دادگاه فرمایشی، حقایق را بازگو نمود و شاه را رسوا کرد. سرانجام میرزا رضا کرمانی در روز دوم ربیعالاول 1314 ق برابر با 21 مرداد 1276ش توسط دستگاه جبار قاجار به دار آویخته شد و به شهادت رسید. آخرین جمله میرزا این بود: «ین چوبه دار را به یادگار نگه دارید، من آخرین نفر نیستم
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 280 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
مقدمات ثبت «دیوار گرگان» به عنوان سومین دیوار بزرگ تاریخی جهان در فهرست یونسکو مهیا شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، با ثبت جهانی «دیوار گرگان»، گلستان در فهرست جهانی دو اثر را به خود اختصاص میدهد.
دیوار بزرگ تاریخی گرگان یکی از باشکوهترین موانع دفاعی است که قدمت آن به قرن پنجم میلادی برمیگردد و فلسفه ساخت این بنا در دوران ساسانی به منظور جلوگیری از هجوم اقوام شمالی بوده است.
این بنای تاریخی از سال گذشته در فهرست جهانی یونسکو جای گرفت و سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور از سال 1391 فعالیت خود را برای ثبت این دیوار گرگان در فهرست جهانی یونسکو آغاز کرده است.
بدون شک شناساندن اهمیت تاریخی، فرهنگی و ثبت جهانی این بنای باارزش نیازمند اعتبارات و توجهات ملی است.
لزوم ثبت «دیوار گرگان» در فهرست جهانی محرز شده است
مدیرکل ثبت آثار کشور در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در گرگان با بیان اینکه پرونده دیوار گرگان از سال گذشته برای فهرست موقت یونسکو ارسال شد، گفت: خوشبختانه با کار کارشناسی که در استان گلستان انجام گرفت و پروندهای که در ستاد تدوین شد و نیز دفاعیهای که در صحن یونسکو صورت گرفت، این اثر تاریخی در فهرست موقت جای گرفته است.
ساسان قاسمی با تأکید بر اینکه لزوم ثبت دیوار گرگان در فهرست جهانی محرز شده است، تصریح کرد: ما در ستاد تمام حمیت خود را بر این خواهیم گذاشت تا در سالهای آینده که قرار است این اثر به ثبت برسد آن را به یونسکو معرفی کنیم، بنابراین شرایط خوبی در گلستان باید ایجاد شود.
به گفته وی؛ تمام آثاری که در سراسر کشور داریم نشاندهنده تمامیت فرهنگی در سطح کشور است.
ماکوئی...
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 308 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 279 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 304 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 291 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 269 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
مدارس آمريكايي در ايران |
تأسيس مدارس آمريكايي در ايران، با آغاز فعاليت ميسيون آمريكايي در اين كشور همراه است. گفتگو از فعاليت فرهنگي ميسيون شايد در نگاه اول غريب بنمايد؛ زيرا ميسيونر مترادف با انسان والايي است كه در سختترين شرايط و با امكاناتي ناچيز، سخاوتمندانه و با فداكاري تحسينبرانگيز به ياري محرومان جهان ميشتابد. در حقيقت فعاليت ميسيون چه در مرحله تكويني خود كه موجدش كليسا بود و انگيزهاش رساندن پيام انجيل به مردم دنيا، و چه بعد از آن كه به اقصي نقاط سفر كرد و به همه جا سركشيد، آگاهانه يا ناآگاهانه، پنهان يا آشكار، با سياست استعماري غرب مرتبط بود.(1) |
درج شده در ماهنامه الکترونیکی دوران
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 293 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
پيدايش قراسوران دولتي در ايران |
ناصرالدين شاه قاجار پس از بازگشت از سفر اروپا در سال 1290 ق، با پيشنهاد مشيرالدوله وزير امور خارجه مبني بر تشكل نيرويي كه با روشي نوين به حفظ و حراست از راهها و مناطق روستايي بپردازد موافقت نمود اين تشكيلات كه طرحي كمرنگ از ژاندارمريهاي اروپا و بويژه كشور عثماني بود، به «قراسوران»(1) مشهور گشت. نظم و كارايي و توسعه اين نيرو در اوايل فعاليتش خوب بود. « به دستور سپهسالار ابتدا در راههاي اصلي خراسان، گيلان، گرگان، مازندران، سواراني مسلح برگماشتند و پاسگاههايي نيز براي آنها ساختند، سپس سپهسالار براي امنيت راههاي اصلي ديگر استانها و شهرستانهاي مهم كشور، استخدام نهصدو بيست سوار مسلح را در نظر گرفت و گزارش كار و نقشه محل استقرار پاسگاهها را روز پنجم شوال براي شاه فرستاد. شاه اين پيشنهاد را پذيرفت و دستور تأمين هزينه آن را داد.» (2) پانوشتها: 1ـ قراسوران: كسي كه به سركردگي فوجي از طرف سلاطين در راهها بنشيند تا قوافل را از منازل مخوفه حفظ نمايند. 2ـ برگهاي تاريخ، ص 136. 3ـ تاريخ ژاندارمري، ص 22. 4ـ همان. 5ـ كتاب آبي، ج 1، سند شماره 85. 6ـ تاريخ ارتش ايران از هخامنشي تا عصر پهلوي، ص 88 و 89. |
درج شده در ماهنامه الکترونیکی دوران
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 311 تاريخ : سه شنبه 29 / 5 ساعت: 0:39
یکی از دوستان گفت این آدرسو بذار و منم گذاشتم
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 291 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
تجاوز جنسی به لطفعلی خان در برابر خان قاجار
وی را در حالیکه در نبرد با دشمنان زخمهای سختی را بر بازو و پیشانی برداشته بود به کرمان نزد خان قاجار بردند. او که خون بسیاری را از دست داده بود با همان حال نزار در برابر آغامحمد خان ایستاد و بدو سلام نداد و وی را خوار داشت.آغامحمد خان نیز دستور داد که اصطبلبانانش که از ترکمانان بودند وی را مورد تجاوز جنسی قرار دهند. فردای آن روز وی را باز به پیش خان قاجار آوردند در حالیکه دیگر هوشی در تن نداشت و آب هم بدو نداده بودند و وی را بر روی زمین میکشیدند.به گزارش تاریخنویسان خان قاجار با نیشخند بدو گفت که: هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟ واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتند نداشت تنها سرش را بالا برد و با خشم بدو نگریست.این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد.برخی نیز نوشتهاند که او با دستهای خود چشمهای وی را از کاسه بیرون کشید.در باره چگونگی کور کردن وی نیز برخی بر این باورند که چشمهایش را از کاسه بیرون آوردند و برخی نیز چنین گزارش دادهاند که میل داغ بر چشم او کشیدند.همچنین برخی تاریخنویسان گفتهاند که دست و پای وی را نیز به دستور خان قاجار بریدند.
مرگ
لطفعلی خان را آغامحمد خان پس از آن که با خود در شهرهای گوناگون ایران گرداند و به نشانه پیروزی پیکر نیمه جانش را در برابر دیدگان میردم نمایش داد به تهران برد و پس از چندی که وی را آزار و شکنجه بیشتر داد دستور کشتنش را داد.مرگ وی را به روش خفه کردن نوشتهاند.پارهای هم بر این باورند که او خودکشی کرده است.پیکرش را در امامزاده زید در بازار قدیمی تهران به خاک سپردند.امروزه سنگ گوری بر خاکش نهادهاند که خرجش را بازاریان تهران پرداخت نمودند.
رفتار آغامحمدخان با بازماندگان واپسین شاه زند
دستور دیگرش بیرون کشیدن استخوانهای کریم خان زند،بنیادگذار پادشاهی زندیان از آرامگاهش بود،وی استخوانهای نخستین زند را به تهران برد و دستور داد که در زیر پلههای کاخش جایی که همیشه از آن گذر میکرد خاک کنند تا همیشه بر آن پای نهد.این استخوانها تا پادشاهی رضاشاه پهلوی در همانجا ماند تا در زمان پادشاهی او استخوانها را با احترام بسیار از خاک بیرون آوردند و در جایی دیگر به خاک سپردند.
سپس دستور بازداشت و زورگیری داراییهای زندیان و وابستگان آنها را داد و آنگاه شاهزادگان و شاهدختان زندی را با خواری بسیار یکجا گرد آورده و به سوی استرآباد کوچاند.چنین مینماید که سرنوشت شومی بر آنها رفته است،برای نمونه دختر کریم خان زند را به زور به یک قاطرچی شوهر دادهاند،ولی روی هم رفته به دلیل سانسور دستگاه قاجار آگاهی درستی از سرنوشت همه آنها نداریم. پسران لطفعلی خان فتحالله خان و خسرومیرزا نیز اخته شدند و مانند بردگان به فروش رسیدند. خسرومیرزا را پس از اخته کردن کور نمودند و به بردگی قاجارها گماشتند. به دستور خان قاجار سپاهیانش به شاهدخت مریم همسر لطفعلی خان تجاوز کنند.
آغامحمد خان همچنین مردم کرمان را نیز به گناه یاری دادن به لطفعلی خان جزای سختی داد،به فرمان او هفتاد هزار جفت چشم از مردان این شهر درآوردند و به زنان تجاوز کردند و آنان را چون بردگان فروختند و نه روز تمام این فاجعه دنباله داشت و در این دو روز تا توانستند از این شهر کشتند و بیسیرت کردند و ویران کردند و به آتش کشیدند و به بردگی بردند چنانکه کرمان تا سالها آبادی نیافت.به گزارش تاریخنویسان هشت هزارتن زن و کودک کرمانی را سپاهیانش به بردگی فروختند.همچنین به سبک مغولها فرمان داد تا از سر اسیرا جنگی کلهمنارهایی برای یادبود بسازند که تا سالها به جا بودند.
همچنین در برخورد با سربازان وفادار به لطفعلی خان دستور داد که گوششان را بریدند و چشمشان را از کاسه بیرون کشیدند و از فراز کوه به پایین پرتشان کردند.همچنین گروهی از وفاداران به واپسین شهریار زند را گرد آورد و شمشیرهایشان را بدان پس داد و گفت اگر میخواهند زنده بمانند باید با هم بجنگند،ولی آنها شمشیرها را به سوی خود برگرداندند و خودکشی کردند.نامدارترین سردار لطفعلی خان زال خان نام داشت.همچنین منشی شاه جوان را که میرزا محمدخان کاشانی نام داشت فرمان داد تا چشمش را درآوردند و دستش را بریدند.
:1 8:
آخه چرااااااااااااااااااااااا اااااا؟؟؟من لطفعلي رو خيلي دوس دارم....كاش در زمانش بودم و باهاش هم رزم ميشدم......
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 643 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
کورش بزرگ
مجموعه زیر سخنانی است که منتسب به این پادشاه اسطیری ایران می باشد:
1. دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
2. خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم راتوانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن.
3. اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.
4. آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولتاست .
5. وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکرمی کنند، نه رفتار و عملکرد شما.
6. سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد.
7. اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را میگیرید که همیشه می گرفتید .
8. افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوتانجام می دهند.
9. پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری باچند نفر.
10. کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .
11. کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .
12. انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .
13. همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل درباشد.
14. تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .
15. دشوارترین قدم، همان قدم اول است .
16. عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .
17. آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .
18. وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آننخواسته اید .
19. من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد
20. من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.کوروش کبیر
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای
راستی تولد تولد تولدم مبارک
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 262 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 258 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 290 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
مرد در اين لحظه پاسخي مي دهد كه فقط مردي آزاده عادل و دمكرات چون كريمخان تحمل و توان شنيدنش را دارد. مرد مي گويد من خوابيده بودم چون فكر مي كردم تو بيداري!!!
خان بزرگوار زند لحظه اي سكوت مي كند و سپس دستور مي دهد خسارتش از خزانه جبران كنند. و در آخر مي گويد اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم.
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 269 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
کریم خان زند هر روز صبح علی الطلوع تا شامگاه برای دادخواهی ستمدیدگان، رفع ستم و احقاق حقوق مردم در ارک شاهی می نشست و به امور مردم رسیدگی می کرد. یک روز مردک حقه باز و چاپلوسی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد، شروع به های و های گریستن کرده و سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت، او طوری گریه می کرد که هق و هق هایش اجازه سخن گفتن به او نمی داد.
شاه که خود را وکیل الرعایا می نامید؛ دستور داد او را به گوشه ای برده، آرام کنند زان پس به حضور برسد. مردک حقه باز را بردند و آرام کردند و در فرصت مناسب دیگری به حضور کریم خان آوردند.
کریم خان قبل از آنکه رسیدگی به کار او را آغاز کند نوازش و دلجویی فراوانی از وی به عمل آورد و آنگاه از خواسته اش جویا شد. آن مرد گفت: “من از مادر کور و نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کرده و نعمت بینایی و دیدن اطراف و اکناف خود محروم بودم تا اینکه روزی افتان خیزان و کورمال خود را روی زمین کشیدم و به سختی به زیارت آرامگاه پدر شما رفته و برای کسب سلامتی خود، متوسل به مرقد مطهر ابوی مرحوم شما شدم. در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که از فرط خستگی ضعف، بیهوش شده ، به خواب عمیقی فرو رفتم! در عالم خواب و رویا، مردی جلیل القدر و نورانی را دیدم که سراغ من آمد و گفت: ابوالوکیل پدر کریم خان هستم. آنگاه دستی به چشمان من کشید و گفت برخیز که تو را شفا دادم! از خواب که بیدار شدم، خود را بینا دیدم و جهان تاریک پیش چشمانم روشن شد! این همه گریه و زاری امروز من از باب تشکر و قدر دانی و سپاسگذاری از والد ماجد شما بود!”.
مردک حقه باز که باادای این جملات و انجام این صحنه سازی مطمئن بود کریم خان را خام کرده است، منتظر دریافت صله و هدیه و مرحمتی بود که مشاهده کرد کریم خان برافروخته شده، دنبال دژخیم می گردد! موقعی که دژخیم حاضر گردید کریم خان دستور داد چشمان مرد حقه باز را از حدقه بیرون بکشد! درباریان و بزرگان قوم زندیه به دست و پای کریم خان افتادند و شفاعت مرد متملق و چاپلوس را کرده و از وکلیل الرعایا خواستند از گناه او در گذرد. کریم خان که ذاتا آدم رقیق القلبی بود، خواهش درباریان و اطرافیان را پذیرفت، ولی دستور داد مرد متملق را به فلک بسته، چوب بزنند!
هنگامی که نوکران شاه مشغول سیاست کردن مرد حقه باز بودند کریم خان خطاب به او گفت: “مردک پدر سوخته! پدر من تا وقتی زنده بود در گردنه بید سرخ، خر دزدی می کرد من که مقام و مسند شاهی رسیدم عده ای متملق برای خوشایند من و از باب چاپلوسی برایش آرامگاهی ساختند و مقبره ای برپا کردند و آنجا را عنیان ابوالوکیل نامیدند. اکنون تو چاپلوس دروغگو آمده ای و پدر خر دزد مرا صاحب کرامت و معجزه معرفی می کنی؟! اگر بزرگان مجلس اجازه داده بودند دوباره چشمانت را در می آوردم تا بروی برای بار دوم از او چشمان تازه و پر فروغ بگیری!” .
مردک سرافکنده و شرمسار به سرعت از پیش او رفت و ناپدید شد.
برگرفته از کتاب هزار دستان نوشته اسکندر دلدم
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 272 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 270 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
کریم خان سیاست داخلی
کریم خان در آغاز سرباز سپاه نادرشاه افشار بود و پس از مرگ او به ایلش پیوست و کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر نیرویی به هم زد و چندی پستر با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح خان و علیمردان خان ائتلافی را فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی میدانستند به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برداشتند.در این اتحاد علیمردان خان نای السلطنه بود و ابوالفتح خان حاکم اصفهان و کریم خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان ابوالفتح خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم خان هم شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم خان بود.چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر داودار پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمد حسن خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند.او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود.سر انجام با لقب وکیل الرعایا به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسان که آن را به احترام نادرشاه آن را در دست نوه او شاهرخ میرزا باقی گذاشت.
کریم خان لری بی سواد اما هوشمند و با تدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت میداد و به دانشمندان ارج میگذاشت. وی کارخانههای چینی سازی و شیشه گری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت.
ماکوئی...برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 452 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23
کلمه شاهراه از راهی که کورش کبیر بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است .
کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد .
کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد .
اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد .
دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد
برچسب : نویسنده : آرین خیرانی makuei بازدید : 280 تاريخ : سه شنبه 22 / 5 ساعت: 14:23